آفتاب ایلام_رضا میرزاد
اگر آنچه در خوزستان در حال اتفاق است را در زمره «نافرمانی مدنی» قرار دهیم این نافرمانی «نافرمانی عدالت بنیاد » است که افراد علیه نا عدالتی و ناعادلانه بودن برنامهها و سیاستهای اتخاذشده در حوزه آب به آن روی آوردهاند و ماهیت اجتماعی دارد و اگر درست مدیریت شود ماهیت سیاسی نخواهد گرفت.
به ضرس قاطع میتوان گفت که بانی «نافرمانی مدنی» از نوع اجتماعی مدیریت ناکارآمد، ناتوان در پیشبینی و پیشگیری است که توان پیشبینی، پیشگیری و آمادگی برای اقدامات قبل از این اتفاق را نداشته است و با در حین وقوع نیز ناتوان در جلوگیری از اوج و کنترل آن بوده است.
چنین مدیریتی بعد از وقوع نیز توان عادیسازی و ترمیم و بازسازی را نخواهد داشت و ضرورتاً عزل، برخورد و واگذاری مدیریت کلان در خوزستان به فرد یا افراد توانمند و آشنا به وضعیت و شرایط بحرانی اجتنابناپذیر است.
چراکه مدیریت فعلی خوزستان با سرپوش به اتفاقات حوزه استحفاظی و تلاش در عادیسازی آنچه در حال اتفاق بوده است مدیران ملی را نیز فریب داده است و در موقع اتفاق نیز منکر مرگومیر ماحصل زندگی خوزستانیهایی شده است که «گاومیشهایشان در اثر بیآبی تلفشدهاند» و... اینگونه شده است که امروز خوزستان بر صدر اخبار نشسته است و دشمنان انقلاب اسلامی و منافقان و مقرضان را به تپ و تاپ انداخته است تا از غفلت مدیران ناتوان استانی و کتمان کنندگان اتفاقات در حال وقوع درصدد ماهی گرفتن از آب گلآلود باشند.
غافل از آنکه مردم ایران و خاصه خوزستان چنین اجازهای به آنان نخواهند داد و تلاش آنان را برای صید ماهی آشوب و اختلال بینتیجه میگذارند.
آنچه در خوزستان در حال اتفاق است اعتراض به سیستم مدیریتی است، مدیریتی که علیرغم حضور در منطقه خشک شدن تالاب هورالعظیم راندید، مرگ گاومیشها را منکر شد، بهجای مدیریت بر منابع آبی و رها کردن بهموقع آب پشت سدها ماند تا «نافرمانی مدنی» شکل گیرد و برای ضدانقلاب خوراک تبلیغی مهیا کند.
بهزعم آنکه نافرمانی مدنی صورت ناخوشایندی دارد و بهمثابه یک «درد» همچون «سرطان» است. بیدردمان و بدخیم نیست بلکه برای برطرف شدن آن باید چارهاندیشی کرد و چارهاندیشی نیز آن است مدیران فرمایش مقام معظم رهبری را آویزه گوش کنند که فرمود: « مشکلات ما، ناشی از کمتوجهی خودمان است» از کمتوجهی در اتفاقات ریزودرشت حوزه کاری پرهیز کنید و واقعیتها را منکر نشوید تا شاهد آنچه در حال اتفاق است نباشیم.