بر زنده باد گفتن این خلق خوش گریز دل بستن خطا است
۱۴۰۰/۱۰/۲۵ ۲۳:۴۶ چاپ کدخبر: 17167آفتاب ایلام |" ابراهیم گلستان" در کتاب "برخوردها در زمانه برخورد" از ارتباط پدر خود با "زاهدی" و" مصدق" سخن میگوید؛ و در پاسخ به این سئوال که پدرش و خودش چگونه هم با "زاهدی" و هم با "مصدق" رابطه دوستی داشتند میگوید:"این سئوال شما از یک روحیه ایرانی خاصی حکایت میکند که دست کم از زمان "مانی" مانده است و از وقتی که باید یا طرفدار سیاه بود یا سفید و باید غریزه، نه منطق، نه وجدان، و نه شجاعت دنیا قضاوت و سازنده رفتار آدمی باشد.برداشت و موضعی که مطلقاً غلط است". را بیان میکند.
اما گفته گلستان که هم دوست"زاهدی"بوده است و هم"مصدق" نشانه از آن دارد که گلستان منفعت طلبی بوده است که در آن سالها بر اساس منفعتش همه طرفهای منازعه و قدرت را راضی نگه داشته است و به قول معروف "شریک دزد بوده است و رفیق قافله".
حرکت بر اساس منفعت و شریک دزد و رفیق قافله بودن در جامعه امروزی نیز آن چنان عیان است که نیاز به ذکر منابع و مآخذ ندارد و در کلام و نوشته افراد به وضوح آشکاراست.
آن مقام سیاسی که از"اصلاح طلبی" برات میجوید و در زمانه حکمرانی"اصولگرایان" خود را "اصولگرا" میداند و انتصاب خود را در سمتی در زمان "اعتدال" به زور و علی رغم میل باطنی خود عنوان میکند و بر عکس "اصولگرایی" که در زمان "اصلاحات" و "اعتدال" نیز به این روش عمل کردهاند."شریک دزد بوده اند و رفیق قافله" .
آن کاتب و قلم به دستی که روزی اگر نام محبوش را به کج میآوردید، آنش میگرفت و رگ گردن بر می افراشت و امروز برای محبوب دیگر خود را به آب و آتش می زند و غلام حلقه بگوش او است. بر اساس منفعتش همه طرفهای منازعه و قدرت را راضی نگه داشته است و به قول معروف "شریک دزد است و رفیق قافله" .
این گونه خُلقی در هرکس که باشد پای بند به هیچ یک از ملکات اخلافی نیست و به شئون و مقدسات فردی و اجتماعی اعتنایی ندارد. و به جزء پر کردن کیسه و اطفای شهوات مشئوم از زندگی چیزی نمیفهمد.
دارنده چنین خُلقی دروغ میگوید، فریب میدهد، مانند خاکشیر به هر مزاجی می سازد و در مقابل هربادی تسلیم میشود و این کار را زرنگی دانسته و با زیر پا گذاشتن حقایق برای استرضای خاطر کسی که خود را محتاج به وی و او را قویتر از خود تصور میکند بلی قربان بلی قربان و صحیح است صحیح است میگوید.
دارنده چنین خُلقی مبالغه را درتعریف و خوشآمد گویی به جای می رساند که مقام فرشتگان آسمانی را به یک نفر می دهد و لحظه بعد بدون این که گفتههای سابق خود را در نظر بیآورد همون شخص را مجسمه وقاحت و جانشین ابلیس می خواند.
دارنده چنین خُلقی به قول "سید محمد علی جمالزاده "کچلک باز و دوز و کلکی مزاج و سر هم بند و از سیاست عالیه ماستمالی و به روش مرضیه ساخت و پاخت سعی در فریب دارد.
پس به عالمان و آگاهان و سیاستمداران تصمیم ساز و تصمیم گیر اندرز آن است که؛ بر زنده باد گفتن این خلق خوش گریز، دل بر منهید تا در آتش این گونه کچلک باز و دوز و کلکی مزاج خاکسترنشوید.
انتهای پیام/ سرویس یاداشت
نویسنده: رضا میرزاد