آفتاب ایلام |بارش نعمت الهی و سفیدی آن حریر سفیدی بر اقصی نقاط ایلام گسترانید.
شادی و شور مردم ایلام در مناطق تفریحی و دامنه کوه های سفید پوش از برف نیز دیدنی بود و جیغ شادی و خنده کودکان و نوجوانان و رقص و آواز جوانان در این روز دیدنی و بر زیبایی این روز افزود.
اما آن چه در این زیبایی و شکر و خنده فراموش شده است زحمات نارنجی پوشان شهرداری است .
نارنجی پوشانی که صداقت نگاهشان و دستان پرتوان و قامت رعنایشان در تلاش برای باز کردن معابر برای تردد آسان مردم بود.
نارنجی پوشانی که قلمی در وصفشان ننوشت و لنز دوربینی هیچ عکاسی به سمتشان نچرخید. چرا که نه توان پرداخت هزینه مجازی نویسان را دارند و نه وعده استخدام در شرکت های پیمانکاران وابسته به سازمانشان در آینده را می توانند بدهند.
نارنجی پوشانی که راه را برای مردم باز کردند و بدون دیده شدند سرمای امروز را تحمل کردند تا مردم راحت و بی حادثه باشند.
اما در این روز بودند کسانی که تمام تلاش خود را به کار بردند تا از برف و باریدن آن برای خود نانی بدست آورند و نامی.
بودند کسانی که به امید فردای رسیدن به نان خدمات نارنجی پوشان را نادیده گرفتند و تاختند تا حقیقت را که چون برف سفید است به سیاهی بکشانند اما افکار مردم پاک و صادق ایلام به سیاه نمایی آنان خندیدند و برای شفای این گونه تفکری دعا کردند تا به راه راست هدایت شوند.
امروز نارنجی پوشان شهرداری در اقصی نقاط استان نه برای کارخود بنر تبلیغی بر ماشین هایشان زدند و نه مانند بعضی ها مجازی نویسان را دعوت به انتشار خبر فوری و عکس آتلیه ای کردند.
امروز نارنجی پوشان گمنام اما نامدار بودند و این است که بوسه بر دستان آنان سزا است.
انتهای پیام/ رضا میرزاد
نویسنده: رضا میرزاد