سه شنبه، 28 فروردین 1403| 16 April 2024
سلام امینی

جستاری بر انتخابات آمریکا

۱۳۹۹/۰۸/۰۵ ۲۰:۴۲ چاپ کدخبر: 4830

آفتاب ایلام| پس از کشف قاره آمریکا و هجوم اقوام سفید پوست اروپایی تبار به آن قاره و قلع و قمع بومیان (سرخ پوستان) توسط آنان ، بخش اعظم آمریکای شمالی (آتازونی) رسما بعنوان یکی از مستعمرات بریتانیا در آمد و بمرور زمان ، نسخه هایی از چگونگی اداره امور مستعمرات بریتانیا برای این سرزمین بی صاحب، تازه کشف شده نیز پیچیده شد و شاید بتوان گفت این سرزمین بیش از ۲۰۰سال با قواعد و اسلوب انگلیسی ها اداره می شد که یکی از انها ساختار انتخابات دو مجلسی بشیوه انگلستان (مجالس عوام و اعیان)بود.

اما بتدریج اشغالگران دیروز و بومیان امروز دریافتند که ادامه وضعیت بصورت مستعمره ایی
و دستور گرفتن از انگلستان منافعشان را تامین نمی کند لذا شورش هایی را بوجود آوردند و ابتدا در سال ۱۷۷۴ مجالس جدیدی مشابه مجلس نمایندگان و سنا امروزی را طراحی و پایه ریزی کردند و ۲ سال بعد یعنی در سال ۱۷۷۶ شورش ها به انقلاب تبدیل شد و استقلال آمریکا به رهبری جرج واشنگتن به پیروزی رسید و متناسب با مکانیسم انتخاباتی آنزمان، در سال ۱۷۷۹جرج واشنگتن بعنوان اولین رئیس جمهور ایالات متحده انتخاب و سوگند یاد کرد و در دوره بعد انتخابش تکرار شد.
از آن زمان تاکنون ایالات متحده ۵۸ بار انتخابات ریاست جمهوری را تجربه کرده است و ۴۵ نفر سوگند ریاست جمهوری را قرائت کرده اند، تفاوت عدد ۴۵ با ۵۸ مربوط به ریاست جمهوری های تکراری است.
تا قبل از سال ۱۹۴۵ کاندیدای ریاست جمهوری
محدودیت دوره ای نداشت و هر فرد می توانست بصورت نامحدود در صورت رای آوری رئیس جمهور ایالات متحده باشد بعنوان نمونه فرانکلین روزولت از حزب دمکرات توانست ۴ دوره متوالی حد فاصل سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ بعنوان ریاست جمهوری انتخاب شود اما عملا بمدت ۱۲ سال رئیس جمهور آمریکا بود چرا که در ماه اول آغار دوره چهارم ریاست جمهوری به مرگ طبیعی مرد.
که پس از این واقعه در سال ۱۹۴۵ و به موجب اصلاحیه بیست و دوم قانون اساسی حداکثر مدت زمان ریاست جمهوری ایالات متحده برای یک نفر به دو دوره ۴ ساله متوالی یا متناوب محدود گشت.
در این روز ها ایالات متحده در آستانه انتخابات ریاست جمهوری است که پنجاه ونهمین رئیس جمهور خود را روانه کاخ سفید نماید.
پس از برگزاری میتینگ های اولیه ایالتی،دو گزینه نهایی فینال به همراه همراهانشان در مقابل همدیگر صف آرایی کرده اند و در محافل مختلف برنامه های خود را اعلام و به دفاع از گذشته و حال خود می پردازند و در خیلی موارد همدیگر را نقد و مورد اتهام قرار می دهند.
بهرحال مردم آمریکا بایستی در سوم نوامیر از میان دو گزینه فعلی آقای ترامپ رئیس جمهور فعلی از حزب جمهوری خواه و آقای بایدن معاون رئیس جمهور سابق از حزب دمکرات ، یکی را گزینش و زمام امور ۴ سال آینده را به او بسپارند.

اما انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده،
از بعضی جهات با سایر انتخابات دنیا متفاوت است، در آمریکا موضوعی بنام آرا الکترال وجود دارد و تعیین کننده نهایی انتخابات است که در هیچ کجای دنیای جدید این چنین مکانیسمی مرسوم نیست.
مردم آمریکا روز سوم نوامبر مستقیما به رئیس جمهور آینده رای میدهند اما تعیین کننده نهایی انتخابات، آرا الکترال هستند.و هر فردی که بتواند حداقل نصف بعلاوه یک آرای الکترال (۲۷۰رای) را تصاحب شود بعنوان رئیس جمهور شناخته میشود.
عدد آرای الکترال برابر با عدد نمایندگان کنگره است
یعنی ۴۳۵نماینده مجلس نمایندگان و ۱۰۰نماینده مجلس سنا ، و در مجموع ۵۳۵ رای الکترال،
اما در مقام اجرا صحبت از ۵۳۸ رای الکترال است،
۳ الکترال اضافی مربوط به منطقه نامشخص کلمبیا است که فقط در زمان انتخابات ریاست جمهوری حق دادن رای الکترال را دارند.

شاید بعضی ها تصور کنند که آرا الکترال، همان آرای نمایندگان مجلسین نمایندگان و سنا هستند.
اما خیر ، واقعیت چیز دیگری است.
الکترال کالج در واقع اشخاص حقیقی ازمیان نخبگان شناخته شده هستند که بصورت تصادفی
و طی فرآیندهای متفاوتی در ایالتی های مختلف بوسیله رهبران احزاب یا بوسیله نمایندگان سنای هر ایالت انتخاب میشوند و بموجب قانون پس از اعلام نتایج اولیه انتخابات یعنی عبور آرای نامزد از مرز نصف بعلاوه یک در هر ایالت، کل آرا الکترال آن ایالت بایستی به صندوق نامزد پیروز انداخته شود.
الکتورها حق ندارند به خلاف قائده رای بدهند
و در صورتیکه چنین اتفاقی بیفتد به عنوان مجرم
قابل پیگرد هستند.
البته هر ایالت قانون خاص خودش را دارد در همه ایالت روال به یک گونه نیست،در ۲۱ ایالت ها ، الکترال ها حق دارند آرا خود را تقسیم کنند،ولی بخاطر تبعیت از عرف مرسوم،آرا خود به سبد کاندید پیروز در هر ایالت می ریزند.

امروزه اذعان خیلی از نخبگان آمریکا رای دادن بوسیله مردم و تصمیم گیری نهایی بوسیله الکترال ها شیوه درستی نمی دانند و درواقع آنرا نقض آشکار دمکراسی میدانند، چرا که در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چهار بار آرای مردمی نام

زد ها بیش از آرای الکترال بوده است اما بدلیل داشتن شمار آرای الکترال بیشتر فرد یا افراد دیگری به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده اند که از میزان آرای مستقیم مردمی برخوردار نبوده اند.
مهمترین آنها به دوره قبل یعنی انتخابات ۲۰۱۶ برمی گردد که
خانم کلینتون با داشتن ۳میلیون رای بیشتر و تنها بخاطر آرای الکترالی کمتر ، نتوانست به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود و آقای ترامپ با ۳ میلیون رای کمتر و با پشتوانه ۳۰۴ رای الکترال توانست زمام امور چهار ساله اخیر ایالات متحده را رقم بزند.
از محاسن آرای الکترالی این است که قبل ازاینکه تمامی آرا صندوق ها شمرده شوند ،میتوانند نتایج زود هنگام انتخابات را اعلام کنند.
اما مهمترین نقص این مکانسیم ، نقض آشکار دمکراسی و آرا مردم است.
۱۱ ایالت، ایالات متحده دارای بیشترین جمعیت و به تبع بیشترین آرا الکترالی را هستند،بدین معنا اگر نامزدی با اقبال حداکثری آرا و الکترال های آنها مواجه شود، تقریبا می توان گفت به آرا مردمی و الکترال های ۳۹ ایالت دیگر نیازی ندارد.
مشکل دیگر،مشکل افراد و اقلیت هایی که ساکن در ایالت های هستند که بصورت سنتی این ایالت ها بیشترین هواداری را از یکی از احزاب بزرگ جمهوریخواه یا دمکرات دارند و آرا الکترال معمولا تحت تاثیر رای اکثریت رای دهندگان هر ایالت است، و چون در گزینش نهایی آرا الکترال تعیین کننده هستند، لذا رای این افراد و اقلیت ها در سطح ایالتی بی اثر و در سطح ملی و در سرجمع کل خنثی وهیچ تاثیری بر میزان موفقیت نامزد مورد علاقه شان را ندارد.

و اما درخصوص اثرگذاری انتخابات آمریکا بر سایر مناطق و کشورها چنین میتوان گفت که دنیای پیچیده امروز به گونه ای است که خیلی چیزها به همدیگر مرتبط است،سبک زندگی در عصر حاضر همه را نیازمند همدیگر کرده است ،اگر ثبات و امنیت در منطقه ای از جهان فراهم شود بر آرامش سایر مناطق اثر می گذارد و همینطور هم اگر آشوب در منطقه ای بر پا شود اثرات سو اقتصادی و سیاسی ممکن است دامنگیر مناطق دیگر هم بشود.
ایالات متحده یک کشور بزرگ،فوق صنعتی و دارای سیستمی با دمکراسی پیشرفته است،
بدون شک نگاه زمامداران و شیوه ی عمل و تعامل آنان می تواند اثرات مثبت و منفی بر سایر کشورها داشته باشد،
مثلا با روی کار آمدن آقای ترامپ در چهار سال پیش ، شاهد تشدید تنش و بحران در منطقه خاورمیانه بودیم،
به بهانه مبارزه با تروریسم، تروریسم در منطقه تقویت شد، و راست قامت ترین شخصیت ضد تروریست منطقه سردار محبوب دل ها قاسم سلیمانی را به شهادت رساندند و به کرده خود افتخار کردند و همینطور دفاع بی پروا از کودک کشان صهیونیست تداوم بخشیدند ،مرتجعین منطقه بیش از پیش خود باخته غرب و آمریکا شدند و آقای ترامپ از فرصت پیش آمده ، ضمن تحقیر آنان نهایت بهره برداری را کرد، در زرادخانه های اسلحه بسوی شان گشود و درآمدی سرشار عاید آمریکاییان نمود و دامنه بی تباتی در منطقه گسترش داد،.
البته در دوره ریس جمهور قبلی وضعیت بهتر از این نبود و به اذعان خانم کلینتون ، آنها بودند که داعش را در منطقه بر پا کردند و به جان و مال و ناموس مردم عراق وشام انداختند.
علی ایحال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران سیاست های خصمانه آمریکا در قبال ایران شکل گرفت و سال به سال تشدید شد تا اینکه در دوره آقای ترامپ به اوج خودرسید و انصافا ایشان از هیچ اقدام ظالمانه ای علیه ایران دریغ نکرده است.
تحریم های آمریکا در واقع فشار شدیدی هست بر ملت مقاوم ایران ، چرا که بر اثر همین تحریم ها، نرخ دلار به مرز ۳۲هزار تومان نزدیک شد و معیشت مردم تحت افزایش نرخ ارز با تورم لجام گسیخته و غیر قابل کنترل دست وپنجه نرم کرد،
هرچند که مدیریت فرسوده و فشل و رانتخوار و رانت ده ، بخش قابل توجهی از مدیران داخلی، غیر قابل انکار و مزید بر مصائب بوده و هست.

اگر آقای ترامپ برنده انتخابات شود، ممکن است وضعیت به همین شکل ادامه پیدا کند یا حتی تشدید شود.
اگر آقای بایدن هم برنده شود خیلی نبایستی انتظار تغییر در وضعیت را داشت، چرا که استراتژی آمریکا تعریف شده است. و ما در نقطه مقابل انان هستیم و در حال حاضر با پارادوکس استراتژی و ایدیولوژی ها مواجهیم.

اما شیوه عمل افراد در بکارگیری استراتژی می تواند متفاوت باشد.
به شهادت تجربه ۵۰ سال اخیر دیالوگ دمکرات ها با چانه زنی و مذاکره شروع و در پاره ای موارد به ادبیات خشن حتی جنگ گرائیده است و برعکس سیاست جمهوری خواهان با ادبیات خشن و تهدید وتحقیر و حتی جنگ شروع شده و در خیلی موارد به مذاکره و رایزنی با طرف های مقابل شان مختومه شده است.
البته در این بین شخصیت آقای ترامپ منحصر به فرد است، و به اذعان نزدیکترین افراد به او ،ایشان فردی مغرور، برتری طلب، بی تعادل،فراموشکار و تاحدی دروغگوست.
شاید بخاطر همین صفات شخصیتی و موارد مشابه دیگری بود که در جریان سفر آقای شینزو آبه نخست وزیر وقت ژاپن به ایران، مقام معظم رهبری نامه

ترامپ را تحویل نگرفت و فرمودند ایشان در آن حد نیست که نامه شان را تحویل بگیرم و پاسخ دهم و برای اولین بار آقای ترامپ مزه شیرین تحقیری که بحق شایسته اش بود از دست و بیان مقام معظم رهبری دریافت کرد و چشید.
با این اوضاع و احوال نفع و منفعتی از جانب هرکسی که رئیس جمهور ایالات متحده بشود، عاید ایران نمی گردد، اما اگر کسی رئیس جمهور آمریکا بشود که حداقل ضررش کمتر باشد، طبیعتا بهتر است.
حال بایستی نشست و دید کمتر از ۸ روز دیگر مردم آمریکا چه تصمیمی خواهند گرفت و در نهایت، پایان ماراتن به کجا ختم خواهد شد.

منبع: آفتاب ایلام

همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

کلیه حقوق این پایگاه متعلق به وب سایت خبری آفتاب ایلام است و استفاده از اخبار و محتوا با ذکر منبع مجاز است
طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان