آفتاب ایلام| حرفهای وزیر محترم بهداشت که گفتند"مخالف بازگشایی مدارس هستیم" و وزیر محترم آموزش و پرورش که گفت "بازگشایی مدارس و شروع آموزش حضوری از اول بهمن ماه" خواهد بود." باعث شده به یک واقعه حساس و مهم و ترسناک، بیشتر فکر کنم. اینکه رفتار و گفتار برخی مسوولان ما به حدی تناقض دار که آدم ناخودآگاه احساس میکند، این طلاق عاطفی، خیلی نزدیک و واقعی و قابل لمس شده است.
این گونه تناقضات در گفتار مسئولان مردم را با برخی مسوولان، بی ارتباط کرده است و دیگر هیچگونه ارتباط دلی و احساسی با سخنان آنان را ندارند چون مدام میبینند و میشنوند که این مسوولان، انگار در دنیای دیگری زندگی میکنند.
مثلا میبینند" وزیری که تخصص و وظیفه اصلی او اظهار نظر علمی و تخصصی و محکمه پسند است از خطرات بازگشایی و تبعات آن سخن میگوید و به صراحت در رسانهها از مخالفت سخن میگوید؛ و وزیری که باید تابع نظر متخصصین باشد با نادیده انگاری تبعات کرونا در بازگشایی مدارس بازگشایی مدارس را الزام و حتمی میداند.
در جایی دگر وزیر محترم بهداشت میگوید؛«هیچ بیماری در هیچ جای کشور، پشت در هیچ بیمارستانی سرگردان نبوده است» ولی در همین استان کم جمعیت و کوچک در اوج شیوع کرونا به وضوح بودند بیمارانی با که نه تنها در پشت درها ماندند بلکه با داشتن 40 تا 50 درصد درگیری ریه پذیرش نشدند و نداشتن تخت خالی بهانه این پذیرش نشدن بود.
میشنوند که در استان ایلام از کاهش آمار بیکاری سخن گفته میشود در حالی که در هرخانه دونفر فارغ التحصیل بیکار وجود داردو بعد یکی پیدا میشود و میگوید؛ "کاهش نرخ به معنای حذف بیکاری در ایلام نیست".
صدها عنوان از این دست سخنان موجب طلاق عاطفی مردم با برخی مسئولان شده است، در این طلاق عاطفی دیگر مردم از مسئولان انتظاری ندارند و توقعی هم بر عملکرد و سخنان آنان در بیان واقعیت ندارند و به این نتیجه رسیده اند که دیگر به گفته اینگونه مسئولان دل نبندند و اینجوری است نه کسی از مسئولان انتظاری دارد و نه مسئولان از مردم توقع پذیرش سخن.
قبول دارید آقای وزیر و معاون محترم و ...