آفتاب ایلام|مدعیان کاهش نرخ بیکاری در ایلام تا کنون نتوانسته اند پاسخ اقناعی را برای مردم و بخصوص دست اندرکاران رسانه و حتی برخی از سیاسیون ارائه کنند. این ناتوانی در ارائه پاسخ اقناعی موجب آن شده است که سرمایه اجتماعی در این زمینه کاهش و اعتماد به آمار اعلامی که رفرنس مرکز آمار ایران را نیز دارد به صفر برسد.
ناتوانی مسئولان استانی در اقناع سازی افکار عمومی این ذهنیت را به وجود آورده است که؛ دولت در مورد نرخ بیکاری دروغ میگوید و برخی دیگر فکر میکنند نرخ بیکاری عمدا طوری طراحیشده که اوضاع بهتر از چیزی که واقعا هست بهنظر برسد.
چرایی این اتفاق علاوه بر ناتوانی در اقناع سازی توسط مدیران استانی، نبود سواد آماری و از طرفی گل و بلبل جلوه دادن وضعیت بیکاری در استان ایلام و گره زدن این آمار به زلف تدبیر مدیریت ارشد استان است که در واقع چنین نیست و این کاهش نرخ نه از تدبیر است و نه از تلاش مدیریت ارشد استان و سایر دست اندرکاران این آمار، چر اکه:
علت اصلی کاهش نرخ بیکاری، حضور کمتر جمعیت در سن کار است
- علت اصلی کاهش نرخ بیکاری، حضور کمتر جمعیت در سن کار در بازار کار بودهاست. این جمعیت با توجه به وضعیت رکودی و کرونایی، ترجیح دادهاند که در جستوجوی شغل نباشند و همین عامل موجب کاهش جمعیت بیکار مطابق تعاریف شدهاست؛ چرا که اگر این جمعیت به جستوجوی شغل میرفتند، جزو جمعیت بیکار محسوب میشدند و نرخ بیکاری نیز عدد بیشتری را نشان میداد. در نتیجه در کنار کاهش نرخ بیکاری، برای تحلیل بهتر باید کاهش نرخ مشارکت را نیز درنظر گرفت.افت نرخ بیکاری در جمعیت جوان کشور نیز مشاهده میشود، موضوعی که احتمالا بخش قابلتوجهی از آن متاثر از ناامیدی جمعیت در سن کار است.
کاهش نرخ بیکاری هیچ ارتباطی به ایجاد فرصتهای شغلی جدید
- افراد 15ساله و بیشتر باید سه ضابطه را به طور همزمان داشته باشند. این شرایط بیان میکند در هفته مرجع فاقد کار باشند. در هفته مرجع و سه هفته قبل از آن جویای کار باشند و در هفته مرجع و سه هفته قبل از آن برای اشتغال مزدبگیری یا خوداشتغالی، آماده برای کار باشند. افرادی که به دلیل آغاز کار در آینده یا انتظار بازگشت به شغل قبلی جویای کار نبوده، ولی فاقد کار و آماده برای کار بودهاند نیز بیکار محسوب میشوند. همانگونه که مشخص است در صورتی که فرد از جستوجوی کار طی سه هفته دست بکشد در زمره بیکاران خارج میشود. بنابراین با توجه به تعریف بیکاری و همچنین کاهش تعداد شاغلان میتوان نتیجه گرفت کاهش نرخ بیکاری هیچ ارتباطی به ایجاد فرصتهای شغلی جدید نداشته و عمدتا به دلیل دست کشیدن افراد از جستوجو برای یافتن شغل و خروج از بازار کار بودهاست. این موضوع را میتوان در کاهش نرخ مشارکت به عنوان شاخصی از پویایی و فعال بودن افراد در سن کار مشاهده کرد.
کاهش نرخ بیکاری، ادعایی بیش نیست
حسین راغفر، عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا(س) در این باره گفت: کاهش نرخ بیکاری بیشتر از اینکه باور پذیر باشد شبیه یک ادعاست.
وی افزود: از ابتدای سال که شیوع ویروس کرونا قوت گرفت بسیاری از مشاغل نتوانستند به حیات خود ادامه دهند و شاخصهای اقتصادی نشان میدهد اقتصاد از ابتدای سال کوچکتر شدهاست. در شرایطی که اقتصاد ایران کوچک شده ایجاد اشتغال آن هم به طوری که نرخ بیکاری کاهش یابد تقریبا غیرقابل باور است.
این اقتصاددان تاکید کرد: نرخ رشد اقتصادی در کشور حدود منفی 6 درصد است و طبیعتا گزارشی که اخیرا مبنی بر کاهش نرخ بیکاری منتشر شده با واقعیتهای جامعه انطباق ندارد.
راغفر با اشاره به اینکه یکی از شاخصهای ایجاد شغل، میزان سرمایهگذاری در کشور است، گفت: ارزش پول ملی ایران آنقدر کاهش یافته که کسی سراغ سرمایهگذاری مولد به منظور ایجاد اشتغال جدید نمیرود. دلیل این اتفاق سوددهبودن بازارهای موازی است و در شرایطی که بازارهای مسکن، طلا، خودرو و امثالهم سود بیشتری نسبت به تولید دارند قطعا کسی سراغ سرمایهگذاری در بخشهای مولد نمیرود.
وی با بیان اینکه گزارشهای اقتصادی دولت ابهامات زیادی دارد، افزود: به نظر میرسد آماری که منتشر شده تنها میتواند در بخش درمان واقعیت داشته باشد، چرا که نیروهای کادر درمانی که سال گذشته تعدیل شده بودند به دلیل شیوع ویروس کرونا دوباره دعوت به کار شدند. تنها در این شرایط است که میتوان باور کرد نرخ بیکاری کاهش پیدا کرده، در غیر این صورت قطعا این موضوع در هیچ بخشی از اقتصاد ایران واقعیت ندارد.
به گفته این کارشناس اقتصادی، ایران ظرفیت بالقوه زیادی برای ایجاد اشتغال دارد، اما زمان زیادی طول میکشد تا این ظرفیت بالفعل شود. اکنون هزینه ایجاد اشتغال در بخش نساجی 0/4 واحد است، اما برای ایجاد یک شغل در صنعت پتروشیمی 1250واحد نیاز است و از آنجا که اغلب سرمایهگذاری کشور در بخشهای بزرگ سرمایهگذاری شده، نسبت به اقدام انجام شده اشتغال کمتری ایجاد شدهاست.
نرخ متغیرهای کلان اقتصادی باید با هم همخوانی داشته باشند
وحید شقاقی شهری، اقتصاددان، در خصوص نرخ بیکاری اعلامی مرکز آمار معتقد است: بین تمامی متغیرهای کلان اقتصادی باید یک رابطه منطقی برقرار باشد بنابراین سه متغیر مهم تولید، سرمایهگذاری و اشتغال به هم کاملاً مرتبط هستند به طوری که هرچقدر سرمایهگذاری در کشوری کاهش یابد رشد تولید نیز منفی شده و به تبع نرخ بیکاری افزایش مییابد.
وی افزود: نرخ سرمایهگذاری در ایران در سالیان گذشته منفی بوده و رشد اقتصادی کشورمان نیز همینطور شده، از طرف دیگر با شیوع بیماری کرونا از اسفندماه در کشورمان شاهد نیمه تعطیل شدن بسیاری کارخانجات، کسبوکارها و واحدهای تولیدی بودهایم که طبیعتاً خروجی این امر افزایش نرخ بیکاری است.
این اقتصاددان، در ادامه تصریح کرد: اما نرخ بیکاری که توسط مرکز آمار اعلام شده کاملاً برعکس و خلاف این موضوع را نشان میدهد البته من نمیخواهم بگویم این آمار دروغ است اما شاید تعداد مشاغل کاذب که نقش مولدی در اقتصاد ندارند افزایش یافته و یا افزایش بیمه بیکاری از سوی خود افراد باعث این اتفاق باشد.
شقاقی شهری اذعان داشت: چون ممکن است مرکز آمار به افراد دارای مشاغل آزاد مراجعه و بپرسد در هفته دو ساعت کاری انجام میدهید یا خیر، خیلی از خانوادهها نیز به دلیل داشتن مزایای بالای بیمه بیکاری مبلغی به کاسب یا فعال اقتصادی میدهند تا بگویند فرزندشان شاغل است و سپس بیمه بیکاری آن را دریافت کنند طبیعتاً این دو امر آمار بیکاری را کاهش میدهد.
نرخ بیکاری اعلام شده مشکوک است
آلبرت بغزیان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در خصوص نرخ بیکاری اعلامی مرکز آمار گفت: به هیچ وجه اعتقادی ندارم که نرخ بیکاری در کشور کاهش پیدا کرده است، امکان ندارد در شرایطی که تمام کارخانجات از وضعیت خود گلایه دارند نرخ اشتغال بیشتر شده باشد.
وی افزود: البته ممکن است مرکز آمار دست به خلاقیتی زده و تعریف نرخ بیکاری را تغییر داده است که این امر مستلزم آن است که با همین تعریف جدید نرخ بیکاری دیگر سالها را نیز محاسبه کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بیان داشت: اگر تولید زیاد شده باشد میگوییم کارخانجات از ظرفیت خود نهایت استفاده را بردهاند ولی سرمایهگذاری جدیدی صورت نگرفته است و ما نمیتوانیم بگویم نرخ بیکاری کاهش یافته است.
بغزیان در ادامه یادآور شد: اگر نرخ بیکاری در زمان رکود کاهش یابد در زمان رونق و ضد تورمی باید چه انتظاری داشته باشیم به عبارت دیگر آمار مرکز آمار حاکی از آن است که در زمان رشد مثبت اقتصادی نرخ بیکاری کشورمان به مراتب بدتر از وضعیت فعلی بود.
وی افزود: احتمالاً تعریف نرخ بیکاری و صورت و مخرج کسر آن تغییر زیادی پیدا کرده است بنابراین این نرخ با توجه به وضعیت تورمی و رکود کشورمان مشکوک است و حتی برای آحاد مردم ملموس نیست.
نرخ بیکاری به شکل فزایندهای افزایش یافته است
اسان شاه ویسی، اقتصاددان، در خصوص نرخ بیکاری اعلامی مرکز آمار گفت: شرایط اقتصادی کشور حاکی از آن است که نرخ رشد اقتصادی کشورمان در سالیان اخیر به شدت کاهش پیدا کرده است.
وی افزود: جامعه ما و بیشتر کارخانجات و واحدهای تولیدی پس از شیوع بیماری کرونا دچار رکود شدیدی با تمام اندازههای واقعی خود شده است، از طرف دیگر میگویند تعداد زیادی از افراد بیمه بیکاری استفاده کردهاند که البته در این زمینه چون نظام برنامهریزی کشور در حوزه جمعآوری اطلاعات و آمار از استحکام مناسبی برخوردار نیست لذا اعداد اعلامی قابل اعتماد نیست.
این اقتصاددان، در ادامه یادآور شد: در شرایط فعلی آن چیزی که بیش از همه ملموس است این است که بخش زیادی از بازار واقعی شامل کار و کالا از دست رفته است بنابراین معتقدم نرخ بیکاری کشورمان به شکل بسیار فزایندهای افزایش یافته است و این امر به فعالیت و خدمات غیر رسمی و ناپایدار برمیگردد.
شاه ویسی در پایان اظهار نمود: در این شرایط نه تنها خدمات بلکه تولید هم دچار از دست رفتگی شغلی شده است از این جهت به نظر میرسد نرخ اعلامی مرکز آمار اشتباه بوده است و باید این مرکز با تعمق بیشتری این آمارگیری را انجام دهد.
کاهش نرخ بیکاری همزمان با کاهش نرخ مشارکت علامت خوبی نیست
جواد حسین زاده در پاسخ به این سوال که علت کاهش نرخ بیکاری با توجه به شرایط اقتصادی و بیماری کرونا چیست؟ اظهارداشت: نرخ بیکاری از تقسیم جمعیت بیکار به جویای کار از جمعیت فعال (بیکار و شاغل) حاصل می شود لذا کاهش آن از دو منظر امکان پذیر است.
رئیس مرکز آمار ایران در مورد این عوامل گفت: کاهش تعداد بیکاران و شاغلان و نیز افزایش جمعیت غیرفعال از جمله این عوامل هستند. با تغییر وضعیت بخشی از جمعیت بیکار جویای کار به جمعیت غیرفعال مواجه شدیم که این امر در تشدید کاهش نرخ بیکاری بسیار موثر بوده است.
وی عمده ترین علت این تغییر وضعیت را شیوع بیماری کووید ۱۹ و اثرات آن بر بازار کار کشور دانست و افزود: درآمار ۲ میلیون و ۷۶۰ هزار نفر به جمعیت غیرفعال افزوده شده است. به گونه ای که به ترتیب ۱۴.۸ و ۳۷.۲ درصد، جمعیت شاغلان و بیکاران نسبت به مدت مشابه سال ۹۸ به جمعیت غیرفعال پیوستهاند.
حسین زاده تاکید کرد: معنی جمعیت بیکار این است که جزء جمعیت فعال محسوب می شود که به طور فعالانه در جستجوی کار بوده اما کار پیدا نکرده است. اگر در جستجوی کار نباشد مشمول جمعیت غیرفعال می شود.
به گفته این مقام مسئول، بخشی از بیکاران که مدتی دنبال کار بوده اما شغلی پیدا نکرده اند و در این فصل دنبال کار نرفته اند. شاید یک بخش عمده به دلیل شیوع کرونا بوده تا موقتا به دنبال کار نگردند. بخشی از شاغلان نیز به دلیل آنکه شغلشان متاثر از کرونا شده نیز موقتا از بازار کار خارج شده اند تا وضعیت مشخص شود.
کاهش نرخ بیکاری همیشه به معنای بهبود وضعیت بازار کار نیست
وی در پاسخ به این سوال که با این شرح بیکاری پنهان داریم، بیان داشت: برای بررسی بازار کار صرفا نباید به یک عدد نرخ بیکاری نگاه کرد. کاهش نرخ بیکاری همیشه به معنای بهبود وضعیت بازار کار نیست اگر کاهش نرخ بیکاری همراه با افزایش نرخ مشارکت و نسبت اشتغال باشد، وضعیت بهبود یافته که البته این طور نبوده است. اگر کاهش نرخ بیکاری با کاهش نرخ مشارکت و نسبت اشتغال همراه باشد خوب نیست. باید همه شاخص ها را کنار هم دید.
حسین زاده با بیان اینکه نسبت اشتغال در فصل 36.9 درصد بوده که 2.9 درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش دارد، تصریح کرد: نرخ مشارکت در فصل بهار 41 درصد بوده که نسبت به مدت مشابه سال 98 با کاهش 3.7 درصدی روبرو بوده است. این کاهش خیلی زیاد است.
وی ادامه داد: کاهش نرخ بیکاری همراه با کاهش نرخ مشارکت و نسبت اشتغال، علامت خوبی نیست و البته در تمام دنیا، بازار کار متاثر از وضعیت کرونا است.
نتیجه : آن چه اساتید اقتصادی، و رئیس مرکز آمار ایران به عنوان مرجع رسمی این آمار اعلام کردهاند؛ کاهش نرخ بیکاری همزمان با کاهش نرخ مشارکت علامت خوبی نیست و علت اصلی کاهش نرخ بیکاری، حضور کمتر جمعیت در سن کار است و از طرفی و کاهش نرخ بیکاری هیچ ارتباطی به ایجاد فرصتهای شغلی جدید ندارد.
پس این کاهش نرخ آمار بیکاری را گره بر زلف تدبیر جناب استاندار نزنید و "تغییر در شاخص بررسی"،"دلسرد شدن مردم از یافتن کار"را عامل آن بدانید و هوشیار باشید که ، لشکر بیکاران غیررسمی اگرچه معلول شرایط اقتصادی هستند؛ اما میتوانند عامل تغییرات اجتماعی باشند.
به هرحال حال انتظار استاندار ایلام از نقد منصفانه انتظاری منطقی است اما منتقدان نیز انتظار دارند تا جنابشان هرکاری را به زلف تدبیر خود گره نزنند و پاسخگویی را در عمل به انجام رسانند نه در شعار و پشت تریبون جلسات.