آفتاب ایلام| محمد رستمی، فعال فرهنگی در یاداشتی با عنوان"خدایا ماهیان این برکه تشنه اند ...." نوشت:
چند صباحی است که دیگر ابرها کمتر به حالمان گریه می کنند تا گل ها بخندند به ناز !
با وزش هر بادی آسمان غبار آلود می شود گویی آسمان جامه آبی ز تن در آورده است و لباس رنگ ورو رفته ای پوشیده است که دستش از آب کوتاه است و بضاعت اندک .
برکه ها کم آب شده اند و رود دیگر شوقی برای نغمه خوانی ندارد.
درختی در این کوهساران مانده است با این ذخیره اندک برای تابستان داغ چگونه سیر کند شاخساران طفلکی خود را.
دهقانی پیر در این آبادی مانده است و وعده سر خرمن خود و قرص و قوله فلان دکاندار چه کند با بدهی پول قند و چای.
که اگر فردای بعد از کرونا مدرسه ها باز شد چگونه از پس لباس های مدرسه بر آید که بچه ها قد کشیده اند و لباس های آب رفته جا مانده اند و اکنون آب هم با تمام نمناکی آن دارد تمام میشود به سادگی آب خوردن .
دیگر حتی اعتمادی به اطلاعیه های سازمان آب و هوا شناسی نیست.
از هشدار های آن می ماند بادی که به دشت می گذرد و خاکی که که چنان بر کف حیاط ها به زمین می نشیند که جای کفش ها هم بجای می ماند
هر چند در این تغییر اقلیم نا مردمان نقش داشته اند و بر زمین تاخته اند و بسان دیگ های زود پز یخ های قطبی را ذوب کرده اند و تاوان آنرا بینوایان دیگر پرداخت می کنند.
ولی ما چشم مان به درگاه خداوند است و با نم اشکی نم ابر را به استجابت دعا نشسته ایم.