
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز ایلام؛ اما کارشناسان میگویند که این ارثیهی با ارزش رو به اتمام است و البته با چالشهای متفاوتی رو به رو شده است که در این گزارش به واکاوی آن میپردازیم.
نفت، یک سوم از مصرف انرژی جهان را تشکیل میدهد که بزرگترین سهم در میان منابع انرژیهای مورد استفاده است. ایران پس از کشورهای ونزوئلا و عربستان سومین کشور تولید کننده نفت جهان است و رتبه اول گاز دنیا را نیز به خود اختصاص داده است.
جالب است بدانید که بر اساس آمارها سهم ایلام، کوچکترین استان کشور از این ذخائر، ۶ درصد منابع نفتی کشور و ۱۱ درصد منابع گازی آن است و این یعنی رتبه سوم ذخائر نفتی و رتبه دوم گاز کشور؛ منابع عظیمی که با نفت و گاز کشور قطر برابری میکند؛ اما براساس پیش بینی ها، این میزان منابع اکتشافی بسیار کمتر از منابع موجود و بالقوه است.
با این وجود اگر بدانیم که شکنندگیهای اقتصاد ما از همین نفت بوده و بسیاری از بارهای گرانِ اقتصادی را همین ماده بر دوش تاریخ معاصر ما گذاشته است، دیگر با اشتیاق به چاههای نفتی خود نمیبالیم.
این چاهها آن قدر خونِ اقتصاد و دانش ما را مکیده اند که قُطرشان به بزرگی تاریخ این سرزمین شده است؛ اقتصادی که سال هاست دیگر چیزی به جز نفت، در جلوی چشمان خود نمیبیند.
وقتی با دقت به کشورهای بدون ذخائر نفتی زوم میکنیم؛ کشورهایی مانند مالزی، کره جنوبی و ... را میبینیم که این کشورها به پیشرفتهای بسیاری دست پیدا کرده اند؛ به گونهای که به عنوان مثال هلند ۲ برابر درآمد نفتی ایران محصولات کشاورزی صادر میکند و در عوض بعضی از کشورهای صاحب نفت مانند ایران از نظر توسعهی اقتصادی از این کشورها عقب مانده اند؛ اما راه حل چیست؟
میتوانیم یا نمیتوانیم...؟!
وقتی پای ادلهی کارشناسان مینشینیم میگویند: ایران با داشتن پتانسیل بالایی در بخش کشاورزی میتواند با توسعه صادرات کالاهایِ مزیت دار، درآمد ارزی قابل توجهی را نصیب کشور کند؛ اما از سوی دیگر برخی مسئولان بر این باورند که کشاورزی در ایران به دلایل متعددی مانند کم مقیاس بودن اراضی، استفاده نکردن از دانش و تکنولوژی روز، بومی بودن کشاورزی، بی توجهی به اجرای قانون الگوی کشت، مکانیزه نبودن کشاورزی، به صرفه و اقتصادی نیست و این در حالی ست که رئیس اتحادیه محصولات کشاورزی معتقد است این افراد، نگاهشان متکی بر واردات است وگرنه استفاده از اقلیم ۴ فصل و ظرفیت بالای کشاورزی در ایران فقط یک برنامه ریزی مدون میخواهد تا به قطب کشاورزی مهمی تبدیل شود و درآمد ارزی حاصل از صادرات محصولات کشاورزی را جایگزین درآمدهای منابع نفت کند.
رئیس اتحادیه ملی محصولات کشاورزی در پاسخ به این گونه افراد میگوید: داعیان این نظریه خوب است بدانند که مساحت کشور هلند کمتر از سه استان گیلان، مازندران و گلستان است؛ اما درآمد صادرات محصولات کشاورزی آن، ۲ برابرِ درآمد نفتی کشور ما است.
پاسخ فائو به نمیتوانیمها
نورانی میافزاید: اذعان به ظرفیت بالای کشاورزی در ایران تنها یک نظریهی جانبدارانه از سوی ما نیست؛ فائو هم در این هم عقیدگی با ما میگوید: ایران به سبب دارابودن پتاسیل بالای بخش کشاورزی مبنی بر دریافت ۳۰۰ روز نور مستقیم خورشید و اقلیم متفاوت در سال میتواند به قطب بزرگی در بخش کشاورزی تبدیل شود.
صادرات، قربانی بی برنامگی
به گفته این مقام مسئول، باید نگاهها را فراتر از تولید داخل ببریم و به صادرات جدیتر بیندیشم.
وی برای این طرحِ خود راه کار هم ارائه میدهد و میگوید: برنامه ریزی مدون برای تولید و صادرات، استفاده از صنایع و ماشین آلات نوین کشاورزی از جمله راه کارهای سودآور بودن کشاورزی است.
نگاهی که اگر محقق شود به زعم وی میتواند از ضرر و زیان کشاورزان در مقاطعی از فصلِ زراعی هم جلوگیری کند.
نورانی میافزاید: هرازگاهی تولیدکنندگان به دلیل نبود الگوی کشت و بازارِ فروش با مازاد تولید روبه رو میشوند که باعث ضرر و زیان به کشاورز میشود، در حالی که هدف گذاری مدون در تولید و صادرات و اجرای الگوی کشت راه کاری مناسب برای جلوگیری از نوسانات مقطعی بازار است.
وقتی از داشتن برنامهی مدون سخن به میان میآید، صرفا یک جمله دهان پر کن نیست؛ برنامه ریزی، پایه و اساس پیشرفت و توسعه در هر زمینهای از جمله اقتصاد است.
استانی با ظرفیت چشمگیر کشاورزی
بیش از ۶۰ درصد مردم استان ایلام در ۱۴۵ هزار هکتار زمینِ زیر کشت در بخش کشاورزی مشغول به فعالیت هستند؛ استانی که دارای ظرفیتهای بسیاری در بخش کشاورزی و زیر بخشهای آن است به گونهای که با وجود کشت سنتی و استفاده از بخش اندکی از ظرفیت موجود، سالانه حدود ۲ هزار تن محصولات زراعی و تقریبا همین میزان محصولات باغی را روانه بازارهای مصرف میکند و در برخی از محصولات، مانند کشت کلزا رتبه برتر کشور را نیز به خود اختصاص میدهد؛ اما این قشر با وجود کار فراوان جزء فقیرترین افراد جامعه هستند و این در حالی است که تولید مواد غذایی در دنیا از سودآورترین مشاغل دنیا است.
یک کارشناس بومی میگوید: نبود برنامه الگوی کشت باعث میشود وقتی کشاورز در یک منطقه از کشور در حال کشت محصولی خاص است، به هیچ عنوان از میزان سطح کشت در سایر نقاط اطلاعی ندارد؛ حال سؤال اینجاست که این بهره بردار چگونه میتواند الگوی کشت مناسب را رعایت کند؟
رحیمی میافزاید: حتی گاهی این بی برنامگی در سطح استانها رخ میدهد و کشاورزان استان تقریبا همگی به کشت یک نوع محصول روی میآورند و این به معنای نبود برنامه و الگوی کشت از سوی مسئولان است.
اما این بی برنامگی در فکر نکردن به محصولات ارزشمند و پربازده صادراتی هم به چشم میخورد؛ این که چه محصولاتی را بکاریم که پرسود و دارای ظرفیت صادراتی باشد؟
جای خالی پرسودهای صادراتی
یک کارشناس حوزه کشاورزی میگوید: کشاورزان ما محصولات پرسودی مثل آلوئه ورا، زعفران، پسته، گلها و درختچههای زینتی، درختانی مانند چنار و اکالیپتوس که در صنعت چوب به کار میروند را رها کرده اند و به کاشت محصولات کم سود و پر زحمتی میپردازند که جز فقر حاصلی برایشان ندارد.
اقلیم چهار فصل عروس زاگرس امکان کشت انواع محصولات را در دامن خود فراهم کرده است.
در سالهای اخیر عدهای در باغات سیروان درخت پسته کاشته اند و در برخی از مناطق هم زعفران مرغوب به عمل آمده است.
دشتهای پهناور مهران و دهلران هم که یک روز، به خاطر نداشتن پستی و بلندی و ارتفاعات برای مقابله با دشمن به عنوان تهدیدی جدی محسوب میشد، حالا به ظرفیتی سبز و اقتصادی تبدیل شده که میتواند، چوبهای لای چرخ صنعت را بردارد و به هموار کردن مسیر خودکفایی چراغ سبز نشان بدهد؛ مسیری که آغاز شده است؛ اما با توجه به محدود بودنِ گسترهی فعالیتِ آن، تا پیمودن کمال راه بسیاری در پیش دارد؛ بنابراین باید برای روی آوردن کشاورزان و باغداران به این صنعت، آگاهی بخشی صورت گیرد. کم توجهی یا نادیده انگاشتن کشتهای پرسود فقط مختص ایلام نیست و این آفت به جان تمام عرصههای کشاورزی و باغداری کشور افتاده است و صد البته که حمایت شاه کلیدِ باز شدن قفل مشکلات باغداران و کشاورزان است.
یکی از باغداران سیروانی میگوید: درختان پسته را به ثمر رسانده ام؛ اما یکی دو سال است که بر اثر بی آبی تشنه مانده اند و یکی، یکی در حال خشک شدن هستند.
از ۱۶۲ هکتار باغ پسته در ایلام ۴۰ هکتار آن در شهرستان سیروان قرار دارد؛ ویژگیهایی مثل خاک مرغوب، بلندی، رطوبت و دما کارت دعوتی است برای پسته کاران ایلامی تا سیروان را به یکی از قطبهای تولید پسته و زعفران تبدیل کنند.
به روستای ۴۰۰۰ نفری کارزانِ سیروان میرویم، روستایی که بخشی از زمینهای کشاورزی اش حالا میزبان گل نوپای زعفران است.
یکی از کشاورزان این روستا حدود پنج سال پیش به طور جدی پیاز زعفران را برای کشت و توسعه آزمایشی از مناطق خراسان به استان ایلام آورد.
کرمی نژاد میگوید: به دست آوردن پیاز زعفران خیلی سخت بود، چون زعفران کاران خراسانی نسبت به فروش آن و بومی کردن زعفران در مناطقی خارج از خراسان تمایلی نداشتند.
او از زیراشکوب (زیراشکوب = گیاهی که در سایۀ گیاهان بلند رشد میکند.) باغ خود برای کشت پیاز زعفران استفاده میکند و به گفته خودش سالانه میانگین یک کیلوگرم کلاله زعفران از مزرعه و زیراشکوب باغ برداشت میکند.
خانواده این کشاورز سیروانی یکی از سالمترین و ارگانیکترین زعفرانهای استان و کشور را تولید و پرورش میدهند و این یعنی غنای خاک و شرایط اقلیمی مناسب منطقه؛ اما نداشتن آگاهی کافی در خصوص شیوههای درست کاشت و پرورش این محصول زودبازده و نبود دانش علمی کافی کارشناسان و خود کشاروزان در این زمینه از مشکلاتی است که سازمان جهاد کشاورزی استان باید به رفع آن اهتمام کند؛ مشکلاتی که، اما از نگاه معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی استان ایلام کاملا فرق میکند.
حشمت الله زرین جوب بر این باور است که مشکل اصلیِ توسعه نیافتگی کاشت زعفران در استان ایلام مسائل فرهنگی است.
وی برای ادله اش مصداق هم میآورد و میگوید: رمز رونق پرورش زعفران در استانهایی مانند خراسان، حضور فعال زنان و دختران در مزرعه و برداشت گل زعفران و چیدن کلاله آن است.
زرین جوب در توضیح بیشتر این باور میافزاید: چیدن زعفران و برداشت کلاله آن کاری ظریف، حساس و وقت گیر است و نیاز به زمان و حوصله بالایی دارد که این امر از توان مردان خارج است.
با این وجود، اما این زیبای پرسود حالا با آب و هوای و خاک مرغوب و دامنگیر ایلام خو گرفته و در حال حاضر ۲۰ هکتار از اراضی زراعی استان ایلام در شهرستانهای سیروان، چرداول و بدره را به زیر کشت خود برده است.
امسال پیش بینیها از برداشت ۲۲ کیلوگرم کلاله زعفران در استان حکایت میکند؛ اما به گفتهی کارشناسان این رقم حتی یک درصد از ظرفیت استان هم نیست؛ ظرفیتی که با توجهی جدی نه تنها در سطح استان ایلام بلکه اقبالی عمومی در کل کشور را میطلبد تا این طلای سرخ به یکی از جایگزینهای طلای سیاه تبدیل شود.
چوب لای چرخ تولید
اما در حالی که رهبر معظم انقلاب بر «تولید، پشتیبانیها و مانع زداییها» تاکید کرده اند، عدهای با مانع تراشی به دنبال غصب زمینهایی هستند که کشاورزان سال هاست روی آن کار کرده اند.
موضوع از این قرار است که مردم اسنادی در دست دارند مبنی بر این که زمینهای کشاورزی متعلق آنها است؛ زمینهایی که مسئولان آن را جزء اراضی ملی میدانند و بدون توجه به این اسناد از ادامه فعالیت کشاورزان بر روی این زمینها جلوگیری میکنند؛ ممانعت از کاری که تنها راه امرار معاش آن هاست؛ و باز هم جالب است بدانید که این معضل فقط مربوط به استان ایلام و شهرستان سیروان نیست و سایهی سنگین و سیاه خود را بر سرِ بسیاری از مناطق کشور انداخته است.
در سیروان، اما مردم میگویند ما پیش از انقلاب هم روی این زمینها کار کرده ایم و سند آنها به نام خودمان صادر شده بود؛ اما این زمینها دارای سندهای مشاعی بودند که منابع طبیعی برای بخشی از آنها سند تک برگ صادر کرد.
یکی از کشاورزان سیروانی که ساکن روستای چگینی است، میگوید: من سال ۸۲ اسناد زمین را از نام پدرم به نام خودم انتقال داده ام و به همین خاطر از منابع طبیعی، امور اراضی و جهاد کشاورزی استعلام گرفتم و طبق اسنادی که در دست دارم حدود زمینها به وضوح مشخص شده؛ اما حالا منابع طبیعی مدعی شده که این اراضی ملی است.
یکی دیگر از اهالی این روستا میگوید: به ما میگویند که باید زمینهایی که سندشان به نام خودمان است و سالهاست روی آنها کار کرده ایم و ارث پدریمان است را رها کنیم؛ درحالی که ما روزیمان را از همین زمینها میگیریم و اگر این شغل را از دست بدهیم چارهای جز مهاجرت و رفتن از روستا نداریم.
صادق آزادی کارشناس حقوقی میگوید: بنچاق یا سند اصلاحات ارضی، اسناد معتبری هستند که تملک این گونه سندها از طرف دولت یا هر ارگانی غیر قانونی است.
وی در ادامه میگوید: در صورتی که کشاورزان سند اصلاحات ارضی را هم نداشته باشند، چون که سابقه تصرف آنها به قبل از سال (۱۳۴۱) برسد یعنی در این زمین عمران و آبادی کرده باشند، درخت کاشته باشند یا در زمین کشت و زرع کرده باشند و کارشناس متخصص اداره کشاورزی این موضوع را از طریق طول عمر درختان و … تشخیص دهد این زمینها متعلق به کشاورزان خواهد بود.
چرا کشاورزی در ایران سودآور نیست؟
مدیر عامل مجمع ملی نخبگان کشاورزی با اشاره به عوامل متعدد در اقتصادی نبودن زراعت میگوید: نبود اصول و قوانین کارشناسی شده، اجرا نشدن قانون الگوی کشت و نبود حمایت لازم از تولیدکنندگان موجب شده کشاورزی ما صرفه اقتصادی نداشته باشد.
وی میافزاید: کشاورزان نمونه تا ۱۲ تن در هر هکتار، گندم برداشت میکنند که متاسفانه این امر به دلیل بیگانه بودن آنها با تکنولوژی روز به برداشتی بالغ بر ۲ تا ۳ تن گندم در هر هکتار اکتفا میکنند و این نشان میدهد که روی صرفه اقتصادیِ کشاورزی کار نکرده ایم.
خان محمدی ادامه میدهد: با گذشت ۴۰ سال از انقلاب تنها روی یک نوع بذر گندم کار کرده ایم، در حالی که مسئولان وزارت جهاد اذعان میکنند مؤسسه تحقیقات روی بذرهایی با بهره وری بالا کار بسیاری کرده است.
به گفته وی، تا زمانی که کشاورزی کشور دانش بنیان نباشد و آموزش لازم به بهره برداران داده نشود، نمیتوان انتظار داشت کشاورزی اقتصادی شود و روی جایگزینی آن با نفت امیدوار بود.
خان محمدی با تاکید براین که ممنوعیتی در صادرات محصولات کشاورزی نباید وجود داشته باشد، میگوید: مسئولان وزارت جهاد کشاورزی پشت درهای بسته تصمیمات ناگهانی برای صادرات میگیرند که این امر به ضرر بخش کشاورزی است چرا که برای افزایش درآمد کشاورزان، به صرفه بودن اقتصاد کشاورزی و رقابت صادرکنندگان با سایر رقبا در بازارهای هدف نباید درهای صادرات را بست.
مدیر عامل مجمع ملی نخبگان کشاورزی تصریح کرد: با وجود پتانسیل بالای کشور در بخش کشاورزی این امکان وجود دارد که درآمد صادرات محصولات کشاورزی جایگزین درآمدهای نفتی شود که متاسفانه بی مدیریتی تحقیقات، نبود آموزش وحمایت نکردن از کشاورزان موجب شده این بخش، اقتصادی نباشد.
دلیل برگشت محصولات کشاورزی صادراتی
داشتن علم کافی برای تولید محصولات مرغوب هم یک پای اصلی پیمودن مسیر موفقیت در صادرات است.
"مخبری"، عضو انجمن واردکنندگان سم و کود میگوید: تولیدکنندگان سم داخلی، از تکنولوژی روز دنیا بی بهره اند؛ به همین دلیل سموم بی کیفیت در محصولات باقی میماند؛ بنابراین محصولات کشاورزی صادراتی ما برگردانده میشوند.
اما از سوی دیگر مصرف کنندگان این مواد سمی مردم داخل کشور هستند که به انواع بیماریها مبتلا میشوند. بی دانشی کشاورزان و استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی نیز باعث آلودگی خاک، بروز امراض و آلودگی آبهای زیرزمینی میشود؛ بنابراین باید فرهنگ اقتصاد دانش بنیان را به جای فرهنگ اقتصاد نفتی جایگزین کرد؛ طبیعی است که این موضوع تعدادی هم مخالف داشته باشد. تأمل در این سوالها که:
ما کجای چهارمین انقلاب صنعتی دنیا ایستاده ایم؟
چرا عقل گرایی در ساختار اقتصادی ایران جایگاه مناسبی ندارد؟
و آیا با ادامه دادن به همین سیاستها و بی تدبیریها میتوانیم تفکر اقتصاد نفتی را کنار بگذاریم یا خیر؛ ما را به سمت اقتصاد دانش بنیان و سرمایه گذاری روی استارت آپها هدایت میکند.
مسئول مرکز رشد پارک علم و فناوری استان ایلام میگوید: باید دغدغه ما این باشد که بخش خصوصی به جای سرمایه گذاری در بازار سکه و دلار روی استارتاپها سرمایه گذاری کند.
سارا میری میافزاید: عقل باید در ساختار اقتصادی جایگاه مهم تری داشته باشد و در نهایت، باید اقتصاد نفتی را کنار بگذاریم.
به زعم وی، باید نگاه غلطی را که به دانشگاه و صنعت داریم، اصلاح کنیم و حتی در کلاسهای درس و رفتارهای روزمره باید نگاهها را تغییر دهیم. باید به سمتی حرکت کنیم که نیروی انسانی را سرمایه بدانیم. چرا که تا زمانی که در اقتصادمان ارزش یک بشکه نفت از مغز یک انسان بیشتر باشد، روی پیشرفت را در اقتصاد ایران نخواهیم دید.
اما اگر روزی فرا برسد که به جز نفت روی داشتههای دیگرمان، مانند تقویت تولید با کیفیت داخلی، ترانزیت، استفاده از ظرفیت بازارهای منطقهای و گسترش دانش بنیانها تمرکز کنیم، میتوانیم امیدوار باشیم که اقتصاد نفتی ایران جای خودش را به اقتصادی پویا بدهد.
یک کارشناس اقتصادی میگوید: بودجه کشور وابسته به نفت است و در این میان تحریمها فشار زیادی بر پیکرهی اقتصاد وارد میکند، موضوعی که باید برای برون رفت از آن بر دیگر بخشهای غیرنفتی متمرکز شد.
یدالله صادقی میافزاید: در حال حاضر وارداتِ حدود ۲۶۰۰ قلم کالا به کشور ممنوع شده است؛ بنابراین بهترین فرصت برای تقویت تولید داخل ایجاد شده تا سهم ارزبری در اقتصاد کمتر شود و توان داخل نیز افزایش یابد.
وی ادامه میدهد: در این مسیر، اما تولیدکنندگان باید به تولیدی مطابق با استانداردهای دنیا ومحصولات صادرات محور بیندیشند تا منبع جایگزین برای درآمدهای نفتی و گازی فراهم شود.
صادقی لازمه بهره مندی از ظرفیتهای تولیدی را استفاده از شرکتهای دانش بنیانی میداند که باید موتور محرک فعالیتهای تولیدی باشد، او در ادامه میافزاید: به شرط این که از رویکرد خام فروشی به سمت صادرات محصولات با ارزش افزوده بالاتر حرکت کنیم، در زنجیره تولیدات محصولات معدنی نیز دارای ظرفیتهای بسیاری هستیم که میتواند جایگزین خوبی به جای نفت باشد.
به گفته این کارشناس اقتصادی، بخش دیگری که در آن دارای مزیت هستیم، حمل و نقل و ترانزیت کالاست که باید در دستور کار جدی قرار گیرد؛ ضمن این که با توسعه دیپلماسی اقتصادی باید روابط ایران و کشورهای دنیا و به ویژه همسایگان را بیش از پیش فعال کنیم تا مشکلات موجود تجاری و مالی هم برطرف شود و از ظرفیت بازار ۱۲۰۰ میلیارد دلاری کشورهای پیرامونی نیز استفاده کرد.
وی تاکید کرد: باید بپذیریم که آمریکا اجازه توانمند شدن ایران را به لحاظ اقتصادی نمیدهد و به همین دلیل در حال مقاومت و مبارزه با تحریمهای آن هستیم و در این میان بهترین راه برای مقابله با این محدودیت ها، تمرکز بر امکانات موجود و هدایت اقتصاد کشور به سمت رشد و توسعه است.
مرزی که میتواند در زمان تحریم راه گشا باشد
استفاده از مرزهای کشور و به خصوص مرز بین المللی مهران که بیشترین مرز مشترک را با کشور عراق دارد از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ ظرفیت مناسبی که هم استان و هم اقتصاد کشور از آن منتفع میشود؛ به ویژه این که ۱۵ اردیبهشت ماه سال جاری مهران رسما به منطقه آزاد تجاری تبدیل شد و پرونده انتظار برای به ثمر نشستن این طرح فرسایشی بالاخره بسته شد و در عوض، شکوفایی و رونق اقتصادی، تجاری، ارزآوری، سرمایه گذاری، اشتغال زایی، تبادلات فرهنگی، جذب گردشگر و ... مزیتهایی است که به روی مردم چشم انتظار استان ایلام و حتی استانهای همجوار باز شد؛ ظرفیتی که حالا به عنوان بستری آماده برای ترانزیت کالا تصمیم گیران اقتصادی را برای صادرات کالاهای غیرنفتی فرا میخواند.
چراغ سبز معادن بالقوه به جایگزینی نفت
تعداد دیگری از کارشناسان ظرفیت معادن را کارگشا میدانند و بر این باورند که بهترین جایگزینِ اقتصادی برای رهایی کشور از وابستگی به نفت و شکست تحریمها توجه به اکتشاف و فعال کردن معادن است، ظرفیتی که در طول سالهای متمادی مغفول مانده؛ اما به گفته کارشناسان در دوران تحریم تنها پشتیبان اقتصاد کشور همین معادن بوده است؛ ثروت هنگفتی که با وجود ذخایر و ظرفیتهای فراوان کشور در این حوزه تنها ۷ درصد آن به طور کامل شناسایی شده است.
اما استان ایلام هم معادن دست نخورده بسیاری دارد، گنجینههایی که به علت بی توجهی مسئولان بدون استفاده و سرمایه گذار رها شدهاند و از این ظرفیت تنها ۹۴ معدن فعال دارد.
به گفتهی سماواتی کارشناس معدنِ سازمان صنعت، معدن و تجارت استان، بزرگترین معدن بیتومین خاورمیانه به ارزش یک هزار میلیارد تومان در استان ایلام و در شهرستان ایوان قرار دارد. قیری طبیعی و مرغوب که از دل رشته کوههای زاگرس تولید و البته خام فروشی میشود. البته این مشکل فقط مربوط به قطب اصلی تولید بیتومین، یعنی ایلام نیست بلکه در سطح کشور حتی یک واحد فرآوریِ این مادهی با ارزش وجود ندارد.
وی میافزاید: ۳۷ معدن فعال بیتومین در ایوان قرار دارد، معادنی که حدود ۷۰ درصدِ تولیدات آن به صورت خام به کشورهای مختلف دنیا صادر میشود. مادهی ارزشمندی که به تناژ میخرند و به گرم به ایران میفروشند و این یعنی خروج ارزی که در قبال طلای سیاهی که محصول داخل است، از کف میرود.
بهترین سیمان دنیا در ایلام تولید میشود؛ حتی در برخی از سالها به عنوان بزرگترین صادر کننده سیمان کشور مطرح بوده است. مهمترین بازار صادرات این مجتمع تولیدی و صنعتی، کشور عراق است.
کارخانهای که حالا در کورهی مشکلات مالی و مدیریتی افتاده و کارش به تعطیلی کشیده شده است. معدن بسیار ارزشمندی که میتواند به عنوان یکی از مهمترین جایگزینهای غیرنفتی برای صادرات باشد.
خلوص ۹۹ درصدی گچ ایلام
اما اگر تجربهی جوشاندن آب آشامیدنی ایلام را داشته باشید، رسوب جِرمی، معروف به گچ را در سماور و کتری مشاهده کرده اید. اگر از تصفیهی غیراستاندارد آب بگذریم، علت این پدیده به عبور آبهای روان از دل کوههایی که منبع گچ و آهک هستند، برمی گردد.
یکی از مناطق بسیار مستعد برای احداث کارخانه گچ، شهرستان ملکشاهی است. بنابر اظهارات کارشناسان، سنگ گچ از کلسیم سولفات آبدار طبیعی تشکیل شده که در چندین فرم بلوری نمایان میشود و در پوسته جامد کره زمین به شکل قشرهای نسبتاً ضخیم فراوان در میآید که آن را از دل زمین بیرون میآورند.
به گفتهی على آقانباتى، عضو هیأت علمى پژوهشکده ى سازمان زمین شناسى و اکتشافات معدنى کشور، خلوص گچ هاى استان ایلام، بالاى ۹۹ درصد است که ذخایر آن تا چند ۱۰ میلیون تن برآورد مى شود.
به گفتهی وی: مناطق دهلران، مهران، بولى وآبدانان ازجمله مناطق مستعد و داراى ظرفیت گچ هستند. استانی که سرشار از گچ و آهک است و برای مشاهدهی آن نیازی به حفاری ندارد. منابع سرشاری که متناسب با گستردگیِ آن دیده نشده و تنها یک معدن گچ و آهک در ایلام اکتشاف و مورد بهره برداری قرار گرفته است؛ اما استعداد کم نظیر منطقه در خصوص انواع سنگهای فسیلی و قیمتی هم قابل تأمل است؛ ثروت ارزشمندی که همچون سایر منابع، نادیده گرفته شده و تنها در مواردی با خلاقیت برخی از شهروندان ایلامی شناخته و معرفی شده است.
اما معادنی هم هستند که مسئولان درست برعکس مردم هیچ اقدامی برای اکتشاف آن نکرده اند و تعدادی با دیدن سنگهای قیمتیای مانند فیروزه و ... خود دست به کار شده اند و یک حرفه و کار و کاسبیای را راه انداخته اند، مشتی که نمونه خروار است و دیده نمیشود.
اما کارشناسان مختلف برای جایگزینی نفت نظرات گوناگونی ارائه میکنند که در نوع خود قابل تأمل است.
برخی از کارشناسان معتقدند باید برند را جایگزین نفت کرد. برندی که با سرمایه گذاری بر روی مناطق مختلف هم بومی میشود و هم جهانی.
عباس صیدی زاده میافزاید: به عنوان مثال پشم ایلام، شیرینی یزد، گز اصفهان، پستهی رفسنجان و بسیاری از محصولاتی که مکانیزه شده، تنوع و گستردگیشان به پهنای یک کشور خواهد رسید و ارزش صادراتی و اقتصادی پیدا خواهد کرد.
عدهای دیگر، اما از پایین آمدن قیمت و کاهش منابع نفت میگویند. آنها از رسیدن تقاضای طلای سیاه به اوج خود و پایان عصر نفت طی سالهای نه چندان دور میگویند و تعدادی هم از پایین آمدن قیمت نفت سخن میگویند و دلیل آن را نه فقط به خاطر همهگیری کرونا و توقف برخی فعالیتهای صنعتی که بخشی مربوط به پیشی گرفتن عرضه بر تقاضاست.
صحبت کردن از پایان عصر نفت دیگر یک پیشبینی خیلی دور نیست و به نظر میرسد اغلب کشورهای صنعتی و توسعهیافته برنامههای متعددی برای کاهش سهم نفت در کل انرژی مصرفی خود دارند. یکی از این کشورها سیاست انرژی امریکا است؛ سیاستی مبتنی بر کاهش وابستگی، تنوع سازی و روی آوردن به انرژیهای جدید و در نهایت امنیت انرژی.
با این حال حتی اگر نفت هنوز دو سه دهه دیگر هم تقاضا داشته باشد، قیمتش در بازارهای جهانی دیگر به قلههای قبلی بازنمیگردد و تحلیلگران تقریباً بر این باورِ مشترک هستند که عصر رفاهِ مبتنی بر درآمدهای نفتی نفسهای آخر خود را میکشد و نفتفروشان باید به فکر راههای دیگری برای درآمدزایی باشند.
یک تحلیلگر اقتصادی میگوید: تحلیلهایی که نهادهای مختلف مانند صندوق بینالمللی پول یا شرکتهای نفتی دارند، گویای این روند است که تا دو دهه آینده تقاضا برای نفت بسیار پایین میآید، اما در این دوره گذار مطمئناً استفاده از نفت در پتروشیمی، حمل ونقل و زمان برای جایگزینی دیگر انرژیها و به پایان رسیدن سلطهی نفت هنوز زمان مانده است؛ با این حال در کشورهای صنعتی و به ویژه "چین" این فشار بالا خواهد رفت که نفت به تدریج جایگزین شود. از طرفی ایالات متحده با روی کار آمدن دولت "بایدن" به احتمال زیاد به قرارداد زیستمحیطی پاریس برمیگردد و روند استفاده از سوختهای فسیلی را کاهش میدهد.
حیات نیا میافزاید: اقتصاد کشورهای تولیدکننده نفت وابستگی زیادی به درآمدهای آن دارد. ایران به عنوان کشوری متکی به درآمدهای نفتی بارها با فراز و فرود قیمت جهانی نفت، اقتصاد خود را متزلزل دیده است و حالا قرار است در دهههای آتی از کاهش شدید درآمدهای نفتی آسیب ببیند.
به راستی آیا این درآمدهای نفتی مصداق همان نفرین منابع برای ما نیست؟!
این یک واقعیت تلخ است که ارثیهی مادری زمین دیر یا زود به پایان میرسد یا به بیانی دیگر، دوران سلطه اش رو به زوال است و دستان ما تهی از منبع جایگزین آن؛ دنیا این زنگ خطر را به صدا درآورده است، زنگ خطری که شنیدنش چندان کار سختی نیست....
نویسنده: زهرا پوراسماعیل
نویسنده: newsBot